کد مطلب:17375
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:6
چرا اسلام موسيقي را حرام كرده و فلسفه حرمت آن چيست ؟
گـرچـه رواج فوق العاده انواع موسيقي مانع از آن است كه بسياري از افراد در اين باره درست فكر كـنند و منطقي بينديشند و مطابق طرز تفكر نادرستي كه عده اي به آن سخت پايبندند ( متداول شـدن هـر چـيز را دليل بر بي عيب بودن آن مي گيرند )حاضر به مطالعه در اطراف اثرات شوم و زيانبار موسيقي نيستند . ولـي افراد واقع بين هيچ گاه به اين مقدار قناعت نخواهند كرد و براي پي بردن به واقعيتها , علي رغم شيوع آنها همواره مي كوشند و مطالعه مي كنند :موسيقي از چند نظر قابل مطالعه است 1 - از نـظـر زيـانهاي جسمي و اثرات شومي كه روي دستگاه اعصاب انسان مي گذارد آقاي دكتر ولف ادلر پروفسور دانشگاه كلمبيا مي گويد : بهترين و دلنوازترين نواهاي موسيقي , شوم ترين آثار را روي سـلـسـلـه اعـصاب انسان مي گذارد ; مخصوصا وقتي كه هوا گرم باشد اثرات نامطلوب آن شـديـدتـر مـي گـردد دكـتـر آلكسيس كارل فيزيولوژيست و زيست شناس معروف فرانسه مـي نـويـسـد : ارضاي وحشيانه شهوات ممكن است جلب نوعي اهميت كند ولي هيچ چيز غير منطقي تراز يك زندگي كه به تفريح بگذرد نيست . كاهش عمومي هوش و نيروي عقل از تاثيرالكل , و بالاخره از بي نظمي در عادت , ناشي مي گردد ; بدون ترديد سينما و راديودر اين بحران فكري سهيمند . بـطـور كلي بايد موسيقي را در رديف مواد مخدر شناخت زيرا آثار تخديري آن به هيچ وجه قابل انـكـار نـيست ; و تخدير انواع و اقسامي دارد و بشر مي تواند از طرق مختلف اعصاب خود را تخدير كند . گـاهـي تـخـدير به وسيله خوردن است ; مانند نوشابه هاي الكلي كه تخدير شديدي دراعصاب به وجود مي آورد و نيروي درك و عقل انسان را از كار مي اندازد . گـاهي تخدير به وسيله استنشاق از بيني در بدن ايجاد مي شود , مانند گرد هرويين كه از طريق بيني وارد بدن شده , اعصاب را براي مدتي تخدير مي كند . و بـراي بـسـيـاري از بيماراني كه احتياج به تخدير دارند از طريق تزريق مواد مخدردر رگ انجام مي گيرد . گاهي همين تخدير از مجراي گوش صورت مي پذيرد و استماع موسيقي و كنسرت دراعصاب شنونده اثر تخديري ايجاد كرده و زماني آنچنان شديد مي شود كه انسان رامانند افراد بهت زده , از حالت طبيعي بيرون آورده توجه او را از همه چيز سلب مي كند . بـا توجه به اين نكته , تصديق خواهيد نمود كه موسيقي مخدري بيش نيست و تمام و يابسياري از عيوب و مضرات تخدير را داراست . اصولا لذت فوق العاده اي كه افراد از آن مي برند به خاطر همين اثر تخديري است . گاهي اين اثر تخديري بقدري قوي است كه انسان عقل و هوش خود را آنچنان از دست مي دهد كه دست به حركات غير عادي مي زند . مثلا , وقتي تخدير موسيقي قوي گرديد , قدرت قضاوت صحيح از انسان سلب مي گردد . ديگر نمي تواند خوب و بد را در حد واقعي خود درك كند . چـه بـسـا وقـتـي تحت تاثيرعوامل مرموز كششهاي صوتي قرار گرفت و عقل و انديشه و نيروي تـشـخـيص او اسير جذبه آهنگهاي تند موسيقي گرديد , بسياري از اعمال ناشايست كه در حالت عادي آن راشايسته شان و انسانيت خود نمي داند , مرتكب مي گردد . تـصور نمي كنم اين قسمت از گفتار ما احتياج به ذكر مثال و بيان نمونه داشته باشد ; زيرا هر فرد بـيداري توجه دارد كه رقصهاي دسته جمعي و شب نشيني هايي كه مردان بيگانه با زنان بيگانه به پـايـكوبي و دست افشاني مشغول مي گردند , همواره توام با آهنگهاي تند موسيقي بوده و ارتعاش اصـوات مـوسيقي آنچنان سرپوشي بر روي عقل و ادراك افراد مي گذارد كه انجام دادن هرگونه عمل دور از مقام انسانيت براي آنها سهل و آسان است . چه تخديري بالاتر از اين وقتي كه انسان تحت نفوذ زير و بم آهنگ موسيقي قرارگرفت , يك نوع رخـوت و سـسـتـي بر اعصاب مستولي شده و از مفاهيم انساني جزشهوتراني , عشقبازي و جمال پـرسـتـي چـيـزي در برابر ديدگان بي فروغ عقل وي مجسم نمي گردد ; و آنچنان سرپوش روي ادراك و نيروي خرد گذارده مي شود كه مفاهيم مقدسي به نام رحم , مروت , عفت , حيا , امانت , مـسـاوات , برادري , مجد و عظمت , كوشش و فعاليت , مبارزه و استقامت در راه هدف , به دست فراموشي سپرده مي شود . جاي گفتگو نيست كه از روز نخست , الكل و موسيقي از بزرگترين وسيله هوسراني براي مردان و زنان شهوتران بود و در مواقع خاصي براي تخدير اعصاب به آن پناه مي بردند . درسـت است كه اسلام هرگز انسان را از لذايذ طبيعي باز نمي دارد , ولي ازآن لذايذ زودگذر كه از طـريـق تـخـدير اعصاب و تحريك غرايز شهواني پيدا مي شود وانسان را از حالت طبيعي بيرون مي برد , جلوگيري مي نمايد . مرزهاي اخلاقي موسيقي آيا جاي گفتگو است كه يكي از عوامل انحطاط اخلاقي همين صفحات و تـصـنـيـفهاست و آيانوارهاي فريبنده و تحريك آميز موسيقي به شيوع فساد و اعمال دور از عفت دامن نمي زنند و آواز گرم زنان و دختران توام با آهنگهاي شهوت انگيز موسيقي , روح عشقبازي را در جـوانـان ايـجـاد نـمي كند ؟وانگهي , آيا قلبي كه مملو از نغمه هاي شهوت انگيز و تصنيفهاي عـاشـقـانـه گرديد ,در آن جايگاهي براي ياد خدا باقي مي ماند ؟آيا دلي كه در گرداب آوازهاي عـاشقانه و ارتعاش امواج موسيقي فرو رفت مي تواند به فكر بينوايان و درماندگان باشد ؟آيا چيزي كه پديد آورنده اين عوامل سوء باشد مي تواند در يك شريعت آسماني حلال گردد ؟نتيجه اين كه : آهنگهاي موسيقي هم آثار زيانبخش تخدير اعصاب را دارد و هم ازنظر اخلاقي يك سلسله شهوات را در انسان زنده مي كند . از نـظـر بـهـداشـتـي نـيز ثابت شده زياد شدن مرگ و ميرهاي ناگهاني در عصر ما عوامل وعلل مختلفي دارد كه يكي از آنها شيوع موسيقي است ; زيرا موسيقي عامل هيجان است و هيجان يعني بـه هـم خوردن تعادل اعصاب مردمي كه اعصابشان شب و روز زير نغمه هاي گوناگون موسيقي بمباران مي شود , در آستانه سكته هاي قلبي و مغزي قرار مي گيرند .
پاسخ به پرسشهاي مذهبي
مكارم شيرازي - ناصر و جعفر سبحاني
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.